از تظاهرات مردم آبادان در هفتمین روز فاجعه سینما رکس، تظاهرات مردم قم، تظاهرات زنان زنجانی، اعتصاب کارگران کارخانههای ماشینسازی، تظاهرات مردم شهرهای کرج، ایلام، خمین و کازرون تا تظاهرات روز عید فطر در تهران، فریاد اعتراض مردم روزبهروز بیشتر شنیده میشد تا آنکه روز 17 شهریور فرا رسید.
مردمی که برای انجام تظاهرات دیگر به سمت میدان شهدا (ژاله سابق) حرکت میکردند، بیخبر بودند از اعلام حکومت نظامی و قصد پلید دژخیمان شاهنشاهی. آنها نمیدانستند که ارتشبدی جنایتکار گفته است که تا 10 صبح نباید کسی زنده بماند. نمیدانستند که سرهنگی برای هریک از سربازان سهمیه مشخص کرده و گفته است که من از هر سرباز سیصد جنازه میخواهم.
تظاهر کنندگان روز 17 شهریور 1357 در حالی به میدان ژاله رسیدند که نیروهای نظامی آماده کشتار بودند و به محض اینکه جمعیت به میدان رسید و پس از افطار پراکنده نشد، شروع به تیراندازی مستقیم کردند. برای دژخیمان رژیم مهم نبود که گلولهها سینه چه کسی را میشکافد.
17 شهریور57، میدان ژاله ، عکس از عباس عطار
عکسها از مرکز اسناد انقلاب اسلامی
یکی از سرهنگها به افراد تحت فرمان خود گفته بود که اگر نکشید، کشته میشوید و اینگونه بود که گلولهها حتی تماشاگرانی را که در کوچههای اطراف ایستاده بودند، هدف میگرفت. بیمارستانها پر از پیکرهای غرق خون شده بود. حکومت نظامی کشتار به راه انداخته بود تا شاید مردم بترسند و انقلاب را رها کنند، اما نمیدانست که اینگونه جنایتها آتشهای زیرخاکستر را شعلهور میکند و به جای ترس در قلب مردم خشم میکارد و آنچه درو خواهد کرد، توفانی است که ابهت پوشالی شاهانه را درهم خواهد شکست.
17 شهریور یکی از روزهای زمینهساز پیروزی انقلاب اسلامی شد و میدان ژاله به یاد از جان گذشتگان آن روز «شهدا» نام گرفت تا یادشان همراهمان باشد.